کد مطلب:276586 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

دوازده نتیجه
بدان كه برآوردن حاجت مؤمن از بهترین اعمال، و پسندیده ترین آن ها نزد خداوند قادر متعال است. و در احادیث رسیده از ائمه اطهارعلیهم السلام آثار و فواید بسیاری برای آن بیان گردیده است.

و مخفی نیست كه هرچه مؤمن بالاتر و مهم تر باشد ثواب برآوردن حاجت او نیز مهم تر و كامل تر است. و منظور از حاجت چیزی است كه آن مؤمن درخواست می كند از امور مشروع از قبیل وسیله ای كه با آن دفع ضرر كند یا منفعتی دینی یا دنیوی را جلب نماید.

و چون دعا برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان علیه السلام از اموری است كه آن حضرت از مؤمنین خواسته اند - در توقیع شریفی كه در آغاز این بخش آوردیم - كه فرمودند: «وَأَكْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجِیلِ الفَرَجِ»؛ و برای تعجیل فرج بسیار دعا كنید. به طور قطع و یقین فواید و نتایج برآوردن حاجت مؤمن بر انجام این عمل ارزنده به گونه بهتری مترتّب است، چون كه فرقی نیست بین این كه امام علیه السلام به كسی بفرماید: به من آب بده، یا فلان كار را اصلاح كن، و این كه بفرماید: برای فلان كار دعا كن. هر دو نوع طلب حاجت است، و این واضح است. ولی ما دوازده فایده از فواید و نتایج ارزنده این عمل را می آوریم كه به ضمیمه مكرمت ها و آثار گذشته جمعاً صد و دو بشود.



[ صفحه 651]



اول: ثواب حجّ بیت اللَّه الحرام

بر این امر دلالت می كند روایتی كه در اصول كافی به سند صحیحی از حضرت ابی عبد اللَّه صادق علیه السلام است كه فرمود: هركس در برآوردن حاجت برادر مسلمان خود گام بردارد و در آن جدّیت كند، و خداوند برآورده شدن آن حاجت را به دست او قرار دهد، خدای - عزّوجلّ - برایش ثواب یك حج و یك عمره و اعتكاف دو ماه در مسجد الحرام و روزه آن ها را می نویسد، و اگر در آن تلاش كند ولی خداوند برآورده شدن این حاجت را بر دست او قرار ندهد، خدای - عزّوجلّ - یك حجّ و یك عمره برای او خواهد نوشت. [1] .

و نیز از آن حضرت است كه فرمود: راستی كه برآوردن حاجت یك مؤمن نزد من از بیست حج خوشایندتر است كه در راه هر حج صاحب آن صدهزار دینار یا درهم خرج كرده باشد. [2] .

می گویم: شاید اختلاف در ثواب از جهت اختلاف درجات حاجت یا درخواست كننده آن باشد.

دوم: ثواب عمره

سوم: ثواب اعتكاف (ماندن حداقل سه روز در مسجد جامع شهر برای عبادت) دو ماه در مسجد الحرام

چهارم: ثواب روزه دو ماه

و بر این ها حدیث فوق و روایات دیگر دلالت می كند.

پنجم: قبول شدن شفاعت او در قیامت

چنان كه ثقة الاسلام كلینی در اصول كافی به سند خود از مفضّل از حضرت ابی عبد اللَّه صادق علیه السلام آورده كه فرمود: ای مفضّل! بشنو چه می گویم و بدان كه حقّ است و آن را انجام



[ صفحه 652]



ده و برادران بزرگوارت را از آن خبر كن. عرض كردم: فدایت شوم برادران بزرگوارم كیانند؟ فرمود: آنان كه در روا ساختن حوائج برادران خود راغب هستند. سپس فرمود: و هركس برای برادر مؤمن خود حاجتی روا سازد خدای - عزّوجلّ - برای او روز قیامت صدهزار حاجت برآورده سازد، از جمله اولین آن ها بهشت است و از جمله این كه خویشاوندان و آشنایان و برادرانش را - به شرط این كه ناصبی نباشند - داخل بهشت گرداند.... [3] .

ششم: روا شدن صدهزار حاجت او در قیامت

كه حدیث یاد شده بر آن دلالت دارد.

هفتم: ثواب در طواف خانه كعبه

چنان كه در اصول كافی به سند صحیحی از ابان بن تغلب آمده كه گفت: شنیدم حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق علیه السلام می فرمود: هركس هفت شوط خانه كعبه را طواف كند، خداوند - عزّوجلّ - برایش شش هزار حسنه می نویسد و شش هزار سیّئه از او محو می سازد، اسحاق بن عمّار افزوده: و شش هزار حاجت او را برآورد وی گفت: سپس امام فرمود: برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از طوافی و طوافی دیگر - تا ده طواف برشمرد -. [4] .

هشتم: ثواب آزاد كردن بردگان

چنان كه در كتاب مزبور به سند خود از حضرت ابی عبد اللَّه صادق علیه السلام آورده



[ صفحه 653]



كه فرمود: برای من گام برداشتن در راه حاجت برادر مسلمانم خوش تر از این است كه هزار برده آزاد كنم، و در راه خدا هزار اسب زین و لجام كرده فرستم. [5] .

و در همان كتاب به سند خود از محمد بن مروان از حضرت ابی عبد اللَّه صادق علیه السلام است كه فرمود: برای گام برداشتن مرد در راه روا ساختن حاجت برادر مؤمنش، ده حسنه نوشته می شود و ده سیّئه محو می گردد و ده درجه بالا می رود. و جز این نمی دانم كه فرمود: و این كار برابر آزاد كردن ده برده و بهتر از اعتكاف ده ماه در مسجد الحرام می باشد. [6] .

می گویم: مخفی نماند كه مترتب بودن این ثواب بر گام برداشتن در جهت روا ساختن حاجت مؤمن به خاطر آن است كه مقدّمه برآورده ساختن آن است. پس در حقیقت ثواب برای همان می باشد. بنابراین پاداش مزبور در روا ساختن حاجت مؤمن مترتب می شود هرچند كه در گام برداشتن متوقف نباشد.

و امّا اختلاف داشتن این حدیث با حدیث قبلی - كه ثواب طواف در آن آمده بود - می تواند بر تفاوت مراتب نیاز و حاجت حمل گردد، یا از جهت تفاوت مراتب مؤمنین باشد، یا تفاوت حسنات یا سیّئات و یا این كه بگوییم: ثواب مذكور در حدیث مزبور بر مقدّمات روا ساختن حاجت مترتّب می شود، هرچند كه منظور خواهنده حاجت انجام نگردد، و ثوابی كه در حدیث سابق آمده بود بر ذی المقدمه یعنی برآوردن حاجت مترتب است، واللَّه تعالی هو العالم.

نهم: ثواب روانه ساختن هزار اسب زین و لجام كرده در راه خدای تعالی

چنان كه در حدیث سابق گذشت.

دهم: حمایت هفتاد و پنج هزار فرشته

در اصول كافی به سند خود از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام آمده كه فرمود: هركس در راه روا ساختن حاجت برادر مسلمانش قدم بردارد، خداوند او را با هفتاد و پنج هزار فرشته سایه می دهد، و هیچ گامی برنمی دارد مگر این كه به خاطر آن حسنه ای برایش نوشته شود، و گناهی از او دور گردد، و درجه ای بالا رود، پس هرگاه از انجام حاجت او فراغت یافت خدای - عزّوجلّ - برای او به خاطر آن پاداش یك حج و یك عمره می نویسد. [7] .



[ صفحه 654]



یازدهم: ثواب هزار سال خدمت پروردگار

روایتی است كه شیخ صدوق به سند خود از ابوالدنیا از امیر المؤمنین علیه السلام از رسول خداصلی الله علیه وآله آورده كه فرمود: هركس در جهت روا ساختن حاجت برادر مؤمن خویش كه رضای خدای - عزّوجلّ - در آن باشد و برای او مصلحتی در آن هست، تلاش كند، مثل آن است كه خدای - عزّوجلّ - را هزار سال خدمت كرده كه یك چشم برهم زدن در معصیت او نیفتاده باشد. [8] .

دوازدهم: ثواب نُه هزار سال نماز و روزه

روایتی است كه شیخ مهدی فتونی در نتایج الاخبار و نوافج الازهار از شیخ طوسی آورده كه به سند خود از میمون بن مهران حدیث كرده كه گفت: در محضر مولایم حضرت حسن بن علی علیهما السلام بودم كه مردی آمد و عرضه داشت: ای پسر رسول خداصلی الله علیه وآله! فلانی از من پولی طلبكار است و می خواهد مرا زندان كند. فرمود: به خدا سوگند! مالی ندارم كه از سوی تو بپردازم. عرضه داشت: پس با او سخن بگوی. فرمود: من كه با او دوستی و انسی ندارم و لیكن از پدرم شنیدم كه از جدّم رسول خداصلی الله علیه وآله حدیث گفت كه آن جناب فرمودند: هركس در روا ساختن حاجت برادر مؤمن خود سعی كند چنان است كه نُه هزار سال خداوند را عبادت كرده، روزها روزه دار و شب ها به نماز اشتغال داشته باشد. [9] .

در این جا به توفیق خدای وهّاب این بخش از كتاب را به پایان رساندیم. و شایسته است كه چند نكته تذكر دهیم.


[1] كافي: 198:2.

[2] كافي: 193:2.

[3] كافي: 192:2.

[4] كافي: 194:2.

[5] كافي: 197:2.

[6] كافي: 196:2.

[7] كافي: 197:2.

[8] كمال الدين: 541:2.

[9] بحار الانوار: 315:74.